ناگفته ها

گذری بر زشتی ها و زیبایی های پنهان

ناگفته ها

گذری بر زشتی ها و زیبایی های پنهان

وای اگر گدا معتبر شود...!

همه چی از اون جا شروع شد که یک عده تصمیم گرفتن برای این که هرکاری دلشون بخواد انجام بدنو هیچ کس نتونه اون ها رو بازخواست کنه، یک سری قوانین طبیعی موجود در جامعه رو به هم بزنن. برای همین تا تونستن جای همه چیز رو عوض کردن. مثلا دکتر جامعه رو کردن یک بساز و بفروش یا مثلا به یک چوپان سمت مشاور عالی دادن... خلاصه اینطوری شد که بعد از کمتر از سه دهه، به هر جا که نگاه می کنی می بینی یک جاش میلنگه. دیگه نمی تونی مطابق با قوانین ساده حاکم بر طبیعت نتیجه گیری کنی. مثلا اگه قبلا ها می دیدی که یکی درس نمی خونه، نتیجه اخلاقیش این بود که حتما به یک آدم بیکار و بیعار و طرد شده از جامعه تبدیل می شه. اما در کمال تعجب یک همچنین شخصی الان خیلی هم کار داره و نه تنها مطرود نشده، بلکه الگوی بسیاری دیگه هم هست!!

این قانونی که گفتم دیگه تقریبا به یک اصل تبدیل شده و خیلی کم پیدا می شن افرادی که بر اساس توانایی هاشون به جایی رسیده باشن. اما از بین همه این دسته افراد، اونی که همیشه جلوی چشممونه و نمی تونیم بی خیال از کنارش بگذریم، قشر مجری و گوینده صدا و سیما هستن.

 

یادمه سالهایی قبل تر از این ها وقتی افرادی مثل "شجاعی مهر" می اومدن و خیلی مودبانه صحبت می کردن، اکثر مردم تحت تاثیر صحبت هاشون قرار می گرفتن و کمتر کسی انتظار داشت که تا چند سال بعدش مدل مجری گری و حرف زدن عوض بشه. یا مثلا گوینده های خبر مثل "بابان" و سایرین که واقعا استاد این فن بودن و تعلیم دیده بودن، بدون کوچکترین اشتباهی یک خبر رو از اول تا آخرش می گفتن. اما الان چی؟ ما چی داریم؟

جوابش معلومه: الان الگوی گوینده های خبر شده: "کامران نجف زاده". یک بچه سوسول که برای خودش یک مدل خبر گفتن رو مد کرد. البته معلومه که از خودش در نیاورده و بهش گفتن که مثل اخبار BBC یا CNN خیلی خودمونی و گرم صحبت کن. اما یادشون رفته بهش بگن خیلی خودتو لوس نکن. بعدش هم یکی مثل احمد نجفی، اونو میاره توی صندلی داغ و بهش عنوان "خبرنگار حرفه ای" میدن. وقتی هم که طرف میره مکه و کله اش عین هندونه میشه، حداقل به خودش یک ماه مرخصی نمیده که موهاش دربیاد! با همون قیافه و لباس های اجق وجق میاد جلوی دوربین پربیننده ترین بخش خبری کشور! یعنی 20:30  مزخرف سرتاپا دروغ!

 

اما در گوشه دیگری از این رسانه هدفمند(!) یکی پیدا میشه عین "فرزاد حسنی" که واقعا مایه فخر و مباهات جام جمه! هرچی کلمه توی فرهنگ دهخدا و معین بوده حفظ کرده و با بی شرمی و پررویی تمام هر کسی رو دلش می خواد مسخره می کنه. بعد هم در یکی از برنامه های رادیو (نشانی) از اون به عنوان "مجری و گوینده چیره دست" یاد می کنن!!! کسی که پرحرفی رو با تسلط اشتباه گرفته.

چی بگم!؟ حالا فهمیدین چرا همه چی جابجا میشه؟ چرا کامران نجف زاده و شیرین ترکمندی (یا همون شیرین تپق زن) جای گوینده های قدیمی اخبار رو گرفتن؟ چرا رضا رشید پور میشه Larry King ایران؟ چرا محمد اصفهانی جای استاد شجریان برای ما لحظه سال تحویل کنسرت میذاره؟ چرا فیروز کریمی جایزه گل آقا رو میبره؟ چرا...؟ چرا...؟

شاید هم طفلک ها حق داشته باشن. خیلی وقت بود که خیلی ها آرزوی خیلی چیزها رو داشتن. ولی حوصله نداشتن وقت صرف آموزش کنن . برای همین تا به موقعیتی رسیدن، سفت چسبیدن و ول نکردن. تازه، چون هیچ کس سر جای خودش نیست نمی تونه از کس دیگه ای انتقاد کنه. بنابر این کسی نیست که به این ها بگه "بابا این رسمش نیست."

 

پس نتیجه گیری اخلاقی اینه که زیاد حرص نخوریم. چون این بهترین روش اداره مملکته!! 

نظرات 6 + ارسال نظر
فرشته چهارشنبه 4 اردیبهشت 1387 ساعت 02:06 ب.ظ http://freshblog.blogsky.com

اول از همه باید بگم که این مطلب باب میل منه...

منم از این کاراکترها و شخصیت هایی که همه اش تظاهر با یه دستمال یزدیه خوشم نمی یاد مخصوصا خانوم فرزاد حسنی با اون زیر ابروهای برداشته اش البته این یادت باشه که حسنی برای چه قشری حرف می زنه!!!. در مورد نجف زاده: که بابا اون طفلک که خدا زده تو سرش که نصفش رفته زیر زمین... لباس پوشیدنش یه گالیانو گفته زرشک ... متاسفانه از مسلم داروخانه چی که خونه می سازه و فرزاد حسنی که اینقدر حرف می زنه که دهنش کف کنه و شیرین تپق و ... گرفته تا اصغریه میوه فروش و من هیچکدوممون سر جامون نیستیم.
راستی یادت رفت در مورد دکتر نظری خاله زنک بنویسی که بجای طب در مورد چگونگی ساخت خمیر گل چینی نظر می ده!!

انشالله در مورد دکتر نظری جناب عالی نظر می فرمایید...!

حسام پنج‌شنبه 5 اردیبهشت 1387 ساعت 10:11 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com/

یه بار یه کارشناس (آخوند) آورده بودن توی یکی از برنامه های به خانه برمی گردیم کانال ۵. یارو داشت درباره اهمیت نوع رفتار مادر بر نوزاد صحبت می کرد. می گفت:
مادر می تونه به نوزادش کتاب خوندن رو از همون ابتدا یاد بده. حتی از زمان حاملگی!‌ مثلا وقتی مادر حامله اس، باید کتاب بخونه تا بچه اش کتابخون بار بیاد. یا حتی کتاب رو باز کنه و بذاره روی شکمش تا بچه از داخل شکم بتونه با کتاب ارتباط برقرار کنه!!!

مثل اینکه این برنامه به خانه برمیگردیم بین خانم های خونه دار(!) خیلی طرفدار داره!!
البته من فقط برنامه آشپزی اونو نگاه می کنم.
اما در کل باید بگم که از این نظرات کارشناسی در همه جای کشور ما یافت میشه!

فرهاد دوشنبه 9 اردیبهشت 1387 ساعت 12:27 ب.ظ http://www.rahdari.ir

البته اعتقاد دارم که همه جا و همه وقت نمیشه از یک تیپ آدم ها استفاده کرد...شاید امثال بابان به درد یک برنامه که مخاطبش جوونه نخوره..مشکل جایی شروع می شه که اعتماد به نفس طرف خیلی بی خودی بالا می ره...حبابی می شه که بالاخره یه روزه هم می ترکه...رو کیفیت کارش هم تاثیر می زاره شک نکن...من حالم از اینهایی که الکی اعتماد به نفس زیاد دارن به هم می خوره...فرزاد حسنی نمونه خوبیه...

دقیقا مثل اونهایی که دماغشون رو عمل میکنن بعد به همه میگن من شبیه نانسی عجرم شدم!!!

نیما پنج‌شنبه 12 اردیبهشت 1387 ساعت 01:27 ب.ظ

سلام من نیما هستم .به وبلاگتون سر زدم خیلی خوب بود .

سلام آقا نیما... خوش اومدین... مرسی که نظر دادین.

[ بدون نام ] چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389 ساعت 01:48 ق.ظ

خیلی چرت بود
یه بار مطالبت رو خوب بخونی میفهمی!

خوندم یه بار دیگه... خیلی خوب بود!!!

tarkan چهارشنبه 20 مهر 1390 ساعت 03:40 ب.ظ

دوست عزیز سلام پیشنهادی براتون داشتم اونم اینکه یه مجری مثل فرزاد حسنی هیچ وقت توی کار یه مشاور نرم افزار دخالت نمی کنه جناب عالی هم نباید خودتون رو با خبر از همه جا و خبره توی همه چیز بدونید و توی مسائل دیگران دخالت کنید یکم پیش خودت فکر کون که چرا فرزاد این همه طرفدار داره شاید ملت نمی فهمند و یا فقط شمایید که این شعور رو دارید که بفهمید فرزاد یا افرادی مثل فرزاد به درد رسانه ما نمی خورند شاید هم ترجیح میدید که نظر خودتون رو که قابل احترام هم هست به دیگران تحمیل کنید به هر حال چه شما بخواهید یا نه فرزاد و کامران نجفزاده برای ملت ایران عزیز و دوست داشتنی هستند امیدوارم به دل نگیرید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد