ناگفته ها

گذری بر زشتی ها و زیبایی های پنهان

ناگفته ها

گذری بر زشتی ها و زیبایی های پنهان

حسنی نگو، یه دسته گل؟

چه خوب بود اگر آدما می دونستن که باید همه چیزشون با هم بخونه. فقط ظاهر به لباس و کفش و کمربند و ساعت نیست. چیزهای دیگری هم هست که دیده نمیشن ولی دیگران کاملا حسشون می کنن. مثل بو!

مطمئن هستم که برای همه ما پیش اومده که در یک جمع قرار گرفتیم و اولین چیزی که اذیتمون کرده، بوی بد یکی از افراد اونجا بوده. حالا مهم نیست که این بو از جوراب میاد یا از دهان! من خودم به شخصه در خیلی از مهمونی ها، عروسی ها، جلسات کاری با این مسئله برخورد کردم. مثلا همکاری داشتیم که ظهر کباب می خورد با مقدار متنابهی پیاز. بعدش 1 ساعت بعد توی جلسه شرکت می کرد!!! قبول کنین که این جلسات خیلی زود به نتیجه میرسه! همه، همه چیز رو تایید می کنن، صورتجلسه می کنن تا سریعتر ختم جلسه اعلام بشه. یک روز یک جلسه در اداره پست برای انجام یک پروژه نرم افزاری با مدیر بخش IT اونجا داشتم. اولین باری بود که قرار بود ببینمش. جلسه ساعت 1 ظهر بود. بعد از 1 ساعت تاخیر وارد اتاق شد. فهمیدم ناهار بوده. اما جاتون خالی یک چیز دیگه هم فهمیدم. با چند تا از همکاراش رفته بودن برای ناهار بیرون. چی خورده بودن؟ دیزی!!! با ریحون و پیاز و دوغ. نمی خوام حالتون رو بد کنم. اما فضای اونجا رو تجسم کنین که هر یک دقیقه یکبار، آروغ می زد و ... خلاصه بگذریم. مردم تا جلسه تمام شد!!!

یک روز هم توی یک عروسی، در حالیکه داشتم وسط حرکات موزون انجام میدادم، در یک لحظه حس کردم که نمی تونم نفس بکشم و اون دلیلی نداشت جز بوی عرق زیر بغل یک خانم بسیار متشخص و خوش تیپ و خوش چهره(البته به چشم خواهری). شک نداشتم که سرویس جواهراتش خیلی قیمت داشتن. اما نمی دونستم آیا 2000 تومن نداشته بده یک مام زیر بغل بخره؟ خانم ها ناراحت نشن! آقایان هم کم نمیارن. بهداشت در میان آقایان به مراتب بدتر از خانم هاست. مخصوصا که سوار یک تاکسی یا مترو بشی... اونوقت که بوی تند عرق عناصر ذکور جامعه در حد مرگ اذیتت می کنه.

اما قضیه به این جا ختم نمی شه. اینا رو گفتم تا از باشگاه ورزشی که میرم براتون بگم: همه میان هیکل ها توپ! تی شرت و شورت و کفش ورزشی.... خدا تومن. دور بازو 100. دور کمر 40. دور سینه 200. حسابشو بکنین. وزنه بر میدارن عین خ.... خلاصه همه چی در حد کمال. مرام هم که نگو. اما افسوس که وقتی پرس سرشونه هالتر میزنن، تا شعاع یک متری دورشون خالی میشه. آخه فقط بوی تعفن و عرقه که ازشون خارج می شه!!

یادمه وقتی چین رفته بودم. اولین چیزی که توجهم رو به خودش جلب کرده بود، سطح نظافت مردم بود. خیلی کثیف بودن. حتی زیباترین و شیک ترین خانمهاشون هم موهای زیر بغلشون رو نمی زدن!!! با خودم گفتم عجب آدمای کثیفی هستن. توی ایران عمرا یکی اینطوری باشه....! حرفم رو پس گرفتم. توی ایران اینطوری زیاد داریم!

ببخشید که یک کم در تشریح و تجسم شرایط سنگ تمام گذاشتم. لازم بود. بعضی چیزها رو باید با تمام وجود حس کنی تا بفهمی دیگران چی میگن. آخه بعضی از مردم کوچکترین بویی از این مسایل بهداشتی نبردن. هزار تا خرج می کنن، اما سعی نمی کنن تا یک ذره به سطح شعور اجتماعیشون اضافه کنن. الحمدلله که دیگه اینترنت توی خونه همه هست. هزار تا نکته و سایت و مطلب در مورد بهداشت شخصی پیدا میشه. کلی شرکت دارن بیزینس می کنن تا مام و اسپری و ... بسازن. ماشالله هر سوپری هم که بری از این چیزا پیدا میشه. نمی دونم که دیگه بهانمون چیه؟!؟!؟

ماه رمضون نزدیکه. ما که عذرمون موجهه، روزه نمی گیریم!!! حداقل دوستانی که میگیرن، علاوه بر این که ما رو دعا می کنن، از وسایل کمکی استفاده کنن تا اطرافیانشون کمتر از بوی بد دهنشون در عذاب باشن. شاید ماسک بهترین راه حل باشه!

نظرات 6 + ارسال نظر
حسام یکشنبه 10 شهریور 1387 ساعت 07:43 ق.ظ http://hessamm.blogsky.com

من انواع و اقسام اینجور بوها رو در آسانسور صدا و سیما با کارمندان خدادوست و خداپرستش حس کردم و لذت بردم! مخصوصا در بعضی قسمت های سازمان که باید کفشت رو در بیاری و با جوراب وارد بشی. از لحظه ورود تا خروج بوی جورابه که توی دماغته!

مشخصه که خیلی لذت میبردی وگرنه هی سوار آسانسور نمی شدی و ۲ سال اونجا با اشتیاق کار نمی کردی!!!

ندا (یک دوست و همکار قدیمی) سه‌شنبه 12 شهریور 1387 ساعت 12:31 ب.ظ

بعضی وقتها هم بر میگرده به بیماریهای دندان و لثه مخصوصا اگر از نوع حادش باشه . وای از وقتی که آدم کارش به دندونپزشکی بیفته (که پیشگیری هم برای خود آدم خوبه هم واسه خلق خدا .از ثواب اخرویش هم که نگو) تموم دردی رو که زیر دست دکتر احساس میکنی شاید در مقابل دردی که موقع پول دادن تموم اعماق وجودت رو می سوزونه چیزی نباشه و همیشه یادت میمونه که ۸۰ هزار تومن پول عرق جبینت رو بابت کشیدن یک دندون عقل ناقابل تقدیم دندا نپزشک محترم تازه فارغ التحصیل شده کردی.
نمیدونم کسانی که مجبور به جراحی لثه بودن دچار چند درصد سوختگی شدن!
ماشاا... از لحاظ تامین اجتماعی و خدمات درمانی هم که وضعمون از عالی هم اونورتر رفته!
نتایج اخلاقی:
۱- کاشکی من یا شوهرم دندا نپزشک میشدیم و وقتمون رو با میکرو بازی هدر نمیدادیم.
۲- بیشتر به بهداشت دهان و دندان اهمیت بدیم
۳-در هنگام تعطیلات چند روزه و فقط وقتی مطمئن هستیم جایی مهمونی نمیریم و قرار هم نیست که کسی رو مهمون کنیم سیر و یا پیاز بخوریم که ۱۱۰۰ تا خاصیت دارند (هر کس هم که سرزده اومد مشکل خودشه)
۴-حتما دستجمعی سیر و یا پیاز بخوریم و مطمئن باشیم که همسرمون هم اندازه ما از سیر و یا پیاز تناول فرموده .

سلام همکار قدیمی. خوبین؟
فقط میخواستم بگم خوردن پیاز واقعا منوط به همسره. یعنی باید هر دو با هم بخورن وگرنه واویلا.....!

ندا چهارشنبه 13 شهریور 1387 ساعت 11:43 ق.ظ

سلام .
ممنون ما خوبیم .
دور ا دور جویای حال شما و خانومتون از نازلی هستیم کم پیدا شدید.
قرار بذاریم همدیگرو ببینیم به صرف پیاز !! :) :)
نحوه نگارش مطالبتون خیلی خوبه . خود موضوع ها هم همین طور.
با وبلاگ شما هفته گذشته خونه علی و نازلی از سر مدیران موفق ایرانی آشنا شدیم و لی حیف که دیر شده بود.

هنوز دیر نشده. مطلب بذارین ما هم کمک می کنیم به گوش همه برسه!

فرهاد پنج‌شنبه 14 شهریور 1387 ساعت 06:43 ب.ظ http://www.rahdari.ir

به قول پرویز پرستویی نمی دنم این سوژه ها رو از کجات در نی یاری..
پیشنهاد می کنم پست بعدی در مورد روش های حذف موهای اضافه بدن صحبت کنی...
من هم با همچین پرت و پلایی به روزم

لازم نیست به این پرت و پلا ها گوش کنی. به جاش اگه موضوعی که گفتم بهت می خوره سعی کن خودت رو زودتر درست کنی.

فرشته جمعه 15 شهریور 1387 ساعت 01:14 ب.ظ http://freshblog.blogsky.com/

من خودم از دسته افرادیم که در مورد نوع پوشش گرفته تا بهداشت فردی و ... بیش از حد حساسم

متاسفانه بوی بد عرق بحث مفصل علمی داره که باید کاملا علمی توضیح داده بشه. بعضی از افراد متاسفانه بصورت ژنتیکی غدد عرقشون بوی بدی رو ترشح میکنه و اگر از این بابت ناراحتن میتونن به لیزر متوصل بشن و اگر هم عین خیالشون نیست که هیچی.
بوی سیگار که با بوی عرق قاطی میشه رو یادت رفت...اه... حالم بد شد یاد بوی پیک موتوری مغازه اکبر آقا افتادم...

خیلی از اینها که بدنشون بو میده لباساشون رو هم دیر به دیر عوض میکنن. خدا رو شکر الآن دیگه برای همه چیز راه حلی وجود داره.

دو مطلب: ۱
- با فرهاد موافقم یه مطلب در مورد روش های حذف موهای اضافه بدن بنویس شاید سرو کله حامد پیدا شد.
۲- دوباره این مدیران ایرانی ۱ رو پابلیش کن.

گفتی مغازه اکبر آقا... داستانش رو هم کاش می گفتی: یارو پیک موتوری اومد توی مغازه و همراه باهاش نسیم خوشی از باقالی اومد!! نگو بوی جورابش بوده!!! اکبر آقا هم هر چی ادوکلن داشت خالی کرد اما دیگه دیر شده بود. یارو رفت اما بوش همچنان باقی بود!

ندا دوشنبه 18 شهریور 1387 ساعت 10:59 ق.ظ

در مورد عرقیجات با فرشته موافقم!
البته آقایون اساسا بوی عرق بدنشون تند تر از خانومهاست حالا تجسم کنید وقتی یک آقایی قورمه سبزی هم خورده باشه...وای ...راستی منم یاد یه آقای بنده خدایی افتادم که هر چند مرتبه میاد شرکت ما برای بازدید رایانه ها !
نمیدونم این چه شانسیه که هر دفعه نوبت ما بعداز نوبت قورمه سبزی خوردن این آقا ست، (به قول مدیر موفق ایرانی 1 ، F to S میشه) قورمه سبزی نگو بگو شنبلیله، با اون تسبیح دور دستش و پیراهن روشلوار افتادش خدا خیرش بده.اسمشو گذاشتم آقای شنبلیله.
آخ حواسم نبود در ماه مبارک باید حواسم بیشتر به زبونم باشه!
بین خودمون باشه من امروز برای ناهار ساندویچ کالباس دارم :) :)
گفتم کالباس یاد ناهارهای NFی افتادم .هر دفعه نوبت رضا بندرچی بود کالباس داشتیم آخراشم میدیدی هر روز داریم کالباس میخوریم

مطلب ما شد سبب خیر! دهن ماه رمضون یاد همه دوست و آشنا ها افتادید. در ضمن اون FS رو خوب اومدین. یادش بخیر... همه چیزمون حساب شده و با برنامه بود. فقط نمی دونم چرا آخرش یک ماهی تاخیر داشتیم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد